عوامل حادثه ساز حادثه کربلا
1 – بی اعتمایی به وصیت پیامبر (ص) : متاسفانه این ثقل گران سنگ قرآن و عترت پس از رحلت پیامبر (ص) به فراموشی سپرده شده از سوی امت در غربت و انزوا قرار گرفت ، جریان نفاق قدرت یافت و با استفاده از اوضاع آشفته اجتماعی آن زمان توانست خلافت را از جایگاه حقیقی خود خارج سازد ، اولین و مهمترین عامل حادثه کربلا سقیفه بود که سبب تبدیل خلافت به سلطنت شد.
حضرت علی (ع) فرمودند من از هنگام رحلت پیامبر (ص) پیوسته مظلوم بوده ام . یزید به پیروی از جدش ابوسفیان و پدرش معاویه کمر همت به ویران کردن بنیاد اسلام و محو یاد ونام پیامبر و خاندانش بست .
2 – دنیا طلبی خواص : عده ای به علت دنیا طلبی به گمراهی افتادند و تطمیع شدند ودر مقابل امام حسین (ع) ایستادند دنیا لغزشگاه خطرناک است ،عمر سعد به خاطر دنیا ومقام دنیای بامداد عاشورا فریاد زد ای لشکر پیش ابن زیاد گواهی و شهادت بدهید که اولین تیر را من به سوی حسین و یارانش پرتاب کردم،دو عامل باعث دنیا طلبی شد ، یکی دور شدن از ذکر خدا که مظهر آن نماز است ودوم ( اتبعواالشهوات ) دنبال شهوترانی ها و هوسرانی ها ودر یک جمله دنیا طلبی موج دنیا گرایی ، ثروت اندوزی ،هوسرانی در میان خواص به قدری فراگیرکه حتی عهد و زهد علوی نتوانست آن را مهار کند علت این بود که زمام جامعه آن زمان در دست کسانی بود که جز به شکم و دنیا طلبی بهنمی اندیشیدند امام حسین (ع) خطاب به یاران خود فرمودند ، آن زمان که همراه ما به صفین می رفتید ،دینتان پیشاپیش دنیایتان بود ، لیکن امروز دینتان پیشاپیش دینتان ما امروز برای شما وشما برای ما ولی امروز به نیروی علیه ما تبدیل شده ای
3- افول غیرت دینی : یعنی دفاع از محبوب در برابر متجاوز ، متاسفانه افول غیرت دینی وجود داشت وباعث شد وبسیاری از ارزش های اسلامی و دینی به فراموشی سپرده شود وبار دیگر جاهلیت با همه ویزگی هایش جلوه گر شود لذا عصر یزید ،عنصر نفی همه اندیشه ها و ارزش های اسلامی بود ? امام حسین (ع) در نامه ای به جمعی از بزرگان بصره به صراحت اعلام کرد ، سنت و دین خدا دمرده و به فراموشی سپرده شده است ومن وظیفه دارم که سنت و دین را احیاء و مردم را هدایت کنم .
4 – کوتاهی خواص از ادای وظیفه : اگر چهره های سرشناس کوفه که بانی دعوت از امام حسین (ع) شدند بر موضع وتصمیم خود باقی می ماندند و به جای ترس از ابن زیاد از خدا می ترسیدند ونماینده امام حسین را تنها نمی گذاشتند چه بسا که حوادث دردناک بعدی اتفاق نمی افتاد . مقام معظم رهبری فرمودند : اگر خواص بد فهمیدند ، دیر فهمیدند ،ویا فهمیدند وبا هم اختلاف کردند ، معلوم است که در تاریخ کربلاها تکرار خواهد شد .
5- عدم بصیرت : امام صادق (ع) می فرمایند :عموی ما عباس (ع) با بصیرت بود ، آینده نگر و درایمان استوار بوده همراه امام حسین (ع) جهاد کرد و اکمتحان خوبی داد تاا به شهادت رسید . بصرت به معنای بینایی دل است م بینایی دل بر گرفته از قدرت تحلیل صحیح است . بصیرت نیاز اصلی جامعه است . و اجازه نمی دهد غبار آلودگی فتنه کسی را گمراه کند .
هر ضربه ای که مسلمان در طول تازیخ بشریت خورده اند از ضعف تحلیل و بینایی دل بوده است . موانع بصیرت ،جهل ، دنیاپرستی ، شخصیت طلبی هواپرستی و خود محوری می باشد .
6- غفلت : از امور خطرناکی که ممکن است دامنگیر هر کسی شود و او را از سعادت دنیا وآخرت ساقط سازد ،غفلت ،بی توجهی ، بی خبری است . یکی از مصادیق غفلت پیروی از مفسد وبه سوی غیر خدا رفتن است که متاسفانه عده زیادی در لشکر یزید قرار گرفتن و ودر مقابل امام زمانشان شمشیر کشیدند . نتیجه غفلت باعث ضلالت و گمراهی ، هلاکت ، مردن روح و قلب واز دست دادن بصیرت می شود .
« حجت الاسلام علی پور »